چشمانم را میبندم و تو را در کنار خود میبینم،
نمیدانم این چه نیرویی ست که مرا به سوی تو میکشاند!
هر وقت که تنهایی ها به سراغم می آید
یاد توست که مرا از آن جدا میکند،
یاد توست که مرا شاد نگه میدارد و با یاد توست که زنده ام،
یاد تو به من امید میدهد،
امید به زندگی،، مونس شب های بی قراری ام
دوستت دارم
می خوام که چشمات و پرستش کنم
اگه هزار بار اینو خواهش کنم
به شوق اینکه با تو باشم خوشم
اگه نمونی خودم و می کشم ..
می خوام که اخمات و وا کنی
توی چشام عشق و تماشا کنی
چشای تو دار و ندار منه
اگه نمونی دل من می شکنه
دلم می خواد دست تو رو بگیرم
دلم می خواد توی چشات بمیرم
بگو عزیزم بگو می شه یا نه ..
بگو عزیزم بگو می شه یا نه
اجازه ی یه روز تازه می خوام
تو عاشقی ازت اجازه می خوام
اگه بگی بمیر برات می میرم
هر چی بگی حرفات و می پذیرم
لحظه ی به تو رسیدن یه تولد دوبارست
شهر چشم تورو داشتن یه غروب پر ستارست
خواستن دستای گرمت مثل ماجرا میمونه
برق الماسای چشمت مثل کیمیا میمونه
اگه تو قسمت من شی میزنم یه رنگ تازه
اسم من کنار اسمت قصر خوشبختی میسازه
تورو هر کی داشته باشه میره تا قله ء خورشید
با تو میشه غصه هارا به زلال چشمه بخشید
زیر چتر لمس دستات میشه تا خدا رها شد
میشه رفت تا آسمونا شاید اون بالا خدا شد
با تو غم رنگی نداره زندگی شهر فرنگه
از تو قلعه ء نگاهت رنگ غصه هم قشنگه
سهم هر کسی که باشی خوش به حال روزگارش
پاییز و زمستوناشم میشه هم رنگ بهارش
شعله ء آتیش چشمات یه چراغونی زیباست
لحظه ء به تو رسیدن بهترین لحظه ء دنیاست
با یه لبخند طلاییت همه ء زمین میلرزه
آرزوی تورو داشتن به هزار دنیا می ارزه
روی انگشتر شعرم قیمتی ترین نگینی
دوست دارم واسه همیشه روی چشم من بشینی
حرفای تو برای من امید زندگی به فرداست
وقتی میگی دوست دارم بهترین لحظه ی دنیاست
با یک اشاره ی تو صد بار برات می میرم
ای محدثه عشق من
چه خوبه ... با تو بودن
با تو نفس کشیدن
تنها دلیل زنده بودن
با تو بودن !
تو آسمون به رنگ عشق رنگین کمون کشیدی
از اون بهار رنگارنگ به قلب من رسیدی
خوش اومدی ای عشق چون نسیم گلها
ای تکیه گاه من ای طلوع فردا
ای محدثه عشق من
چه خوبه ... با تو بودن
با تو نفس کشیدن
تنها دلیل زنده بودن
با تو بودن !
نوازش دستای تو لالایی خوب شبونه
صدای تو به گوش من بهترین شعر عاشقونه
با یک اشاره ی تو صد بار برات می میرم
ای محدثه عشق من
چه خوبه ... با تو بودن
تمام ترانه هایم ترنم یاد توست
و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست
ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم
و تو را آن گونه که می خواهی دوست دارم
ای مهربان پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود
و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید
تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند ...
فایده ندارد !!!
اما ...
دوستت دارم های " تو "
چه غوغایی می کند ...
روحم را تازه می کند !!!
اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟
روپشت بوم خونه هااسمتوفریادبزنم؟
اجازه هست که هرنفس ترانه بارونت کنم؟
ماه و ستاره رو بازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبموازجابکنه؟
بهت بگم عاشقتم،دوست دارم یه عالمه
اجازه هست نگاهتو،توخاطرم قاب بکنم؟
چشمی که بدخواهمونه،به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریادبزنم:توقلبمی تابه ابد؟
بدون اگه رسوابشم به خاطرت خوبه،نه بد!
اجازه هست دریاباشم،کویرروپیمونه کنم؟
توصدف دلم بشی،من تودلت خونه کنم؟
اجازه هست....؟؟
تعداد صفحات : 2